من از فراق توتاچندسوزم وسازم

من از فراق توتاچندسوزم وسازم
بکن به وصل خود آخر دمی سرافرازم
گهی چوباد صبا گر به سوی من گذری
نثار پای تو راجای زر سراندازم
مرا به بزم حضور توره دهندکجا
مگر که باد به گوشت رساندآوازم
کجا وصال توروزی شود مرا که به هجر
چوپرشکسته کبوتر به چنگ شهبازم
نمی کشد دل من از قمار عشق تودست
مگر که هستی خود هر چه هست دربازم
ز راه دیده دلم ریخت خون بسی به کنار
دلم هم از غم تو نیست محرم رازم
تو چون بهفوج نکویان دهر سرهنگی
به پایت ار همه سلطان شوم که سربازم
اسیر عالم جسمم شوم سراپا جان
دمی که از قفس تن دهند پروازم
روا بود که ز عشق توچون بلنداقبال
به مهر وماه زنم طعنه بر فلک نازم
بلند اقبال
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *