هر کار که شد ساخته از یاری دلهاست
بی جلوهٔ دیدار تو بر صفحهٔ امکان
هر مد نگاهی خط بیزاری دلهاست
از خویش رهایی مطلب بیمدد عشق
آزادی جانها ز گرفتاری دلهاست
بیقبضه محال است که شمشیر ببرد
بازو قوی از فیض مددکاری دلهاست
جویا نگه از درگه دل روی نتابی
اقبال و ظفر در گرو یاری دلهاست
جویای تبریزی