الحق چو نیک مینگری بد نمی کند
هر کس مثال آینه صافست طینتش
هرگز به روی خلق خوش آمد نمی کند
بادا زبان زبانهٔ آتش بکام او
آن کس که ذکر آل محمد (ص) نمی کند
بالفرض سرو گلشن اگر هم روان شود
مانند مصرع قدت آمد نمی کند
حدی مقرر است جفاهای ناز را
کس جور با دلی چو تو بی حد نمی کند
آن دل که گشته اینه از مصقل رضا
خوب از بد آنچه روی دهد رد نمی کند
جویا بدی ز نفس شرارت نهاد ماست
ذاتی که خیر محض بود بد نمی کند
جویای تبریزی