ای دریده ز تو گل پیرهن خون آلود

ای دریده ز تو گل پیرهن خون آلود
لاله را داغ تو تعویذ تن خون آلود
اختران بر فلک از گریه ی من رنگینند
همچو دندان به درون دهن خون آلود
ماه عید است که گردیده نمایان ز شفق
زخم شمشیر مرا بر بدن خون آلود
هر حبابی ز سرشکم به خم طره ی موج
سر منصور بود در رسن خون آلود
مگذارید ز دستش که سر جم خورده ست
جام را چیست وگرنه دهن خون آلود
نفس آغشته به خون خیزدم از سینه سلیم
باد رنگین رود از این چمن خون آلود
سلیم تهرانی
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *