نخورند در گلستان، گل و لاله آب بی‌تو

نخورند در گلستان، گل و لاله آب بی‌تو
به گلوی شیشهٔ می، نرود شراب بی‌تو
چو دو یار مهربانی که ز هم جدا نگردند
به چمن نمی‌گذارد قدم آفتاب بی‌تو
چو پیاله جلوه‌ای کن به بساط بزم مستان
که ز موج باده دارد قدح اضطراب بی‌تو
نتوان کباب کردن اگر آتشی نباشد
همه حیرتم که من چون شده‌ام کباب بی‌تو
ز کجا سلیم خوابد شب دوری تو هیهات
که چو شمع تا نمیرد، نرود به خواب بی‌تو
سلیم تهرانی
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *