با آنکه بر مزارم نگذشت قاتل من

با آنکه بر مزارم نگذشت قاتل من
هردم گل وفایش می روید از گِل من
فردا که در حسابی آید حصول هرکس
جز رنج و غصّه نبوَد از عشق حاصل من
از سرّ غیب عمری جستم نشان و آخر
در نقطهٔ دهانش حل گشت مشکل من
گفتم که بر دل من چندین جفا مکن، گفت
چندین مگوی آخر من دانم و دل من
آن لحظه با خیالی مقصود رخ نماید
کآیینهٔ جمالش باشد مقابل من
خیالی بخارایی
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *