آنها که بی تو در دل و جان سقیم ماست

آنها که بی تو در دل و جان سقیم ماست
از درد خود بپرس که یار قدیم ماست
باغ بهشت بی سر کویت جهنم است
دیدار حور بی تو عذاب الیم ماست
گردن ز تیغ حکم تو پیچیدمی ولی
ترک رضای دوست خطای عظیم ماست
گفتم یکی ز حلقه به گوشان تُست دُر
خندان شد و نمود که آری یتیم ماست
قانع شدن به سرو خیالی ز قامتش
کج‌بینیِ طبیعتِ نامستقیم ماست
خیالی بخارایی
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *