از آن ز دیده و دل اشک و آه می‌خواهم

از آن ز دیده و دل اشک و آه می‌خواهم
که شرمسارم و عذر گناه می‌خواهم
گناه بار گران است و راه عشق
مدد ز همّت مردان راه می‌خواهم
گدای در به در از بهر آن شدم که ز بخت
قبول حضرت این بارگاه می‌خواهم
مرا مپرس کز این آستان چه می‌خواهی
غریب بی‌ره و رویم پناه می‌خواهم
ز خواست چیست خیالی مرادِ تو گفتی
وصال توست نه مال و نه جاه می‌خواهم
خیالی بخارایی
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *