انقلابیست ولی شام و سحر پیدا نیست
وای آن قافله کز دونی همت میخواست
رهگذاری که درو هیچ خطر پیدا نیست
بگذر از عقل و در آویز بموج یم عشق
که در آن جوی تنک مایه گهر پیدا نیست
آنچه مقصود تگ و تاز خیال من و تست
هست در دیده و مانند نظر پیدا نیست
حضرت علامه محمد اقبال رح