توئی مولی مزکی کن جفا کاران خود ها را
بقرب خویش را هم ده ، دل دیوانه ء مارا
مکن بیدل بمهجوری تو غمخواران خود ها را
طبیبان جمله می هستند دوا هرگز نمی دانند
نظر رحمت مداوا کن به بیماران خود ها را
بسی گریم ز شوق تو، بسی نالم ز درد تو
نظر فضلی فراوان کن، بمشتاقان خود ها را
اگر این یار مشتاق است، گدای شب که بیدارست
نباید سخت بیرحمی بدرویشان خود ها را