ای پارسی!
ای یادگارِ همت مردان سربلند
ای آبروی شعر
ای روحِ پرنوازشِ حیرانِ رودکی
فرهنگِ جاودانه‌ی زرین دوستی
پردازشِ شرابیِ شیرازیانِ شوخ
منشورِ نعره‌های صفوف سرود من
من با تو زنده‌ام
تنها تویی که تک‌درِ احساس خویش را
بر سمت کوچه‌های غرورت گشوده‌ام
ای یادگارِ همت مردان سربلند
ای آبروی شعر
ای روحِ پرنوازشِ حیرانِ رودکی
فرهنگِ جاودانه‌ی زرین دوستی
پردازشِ شرابیِ شیرازیانِ شوخ
منشورِ نعره‌های صفوف سرود من
من با تو زنده‌ام
تنها تویی که تک‌درِ احساس خویش را
بر سمت کوچه‌های غرورت گشوده‌ام
ای پارسی!
ای خونِ سبز در رگِ تمکینِ صد بهار
حماسه‌ی منقش دستان آبشار
افسانه‌ی بنفشه‌ی سنگین باختر
شیرازه‌ی تغزل شیرین افتخار
ای نردبانِ فلسفه‌ی شعر مولوی
ای آبروی عشق
من با تو زنده‌ام
خرم‌گری حوالیِ اندیشه‌ی منی!
پیمان و پند و پله و پیمانه‌ی منی
ای پارسی
ای مستِ مستِ مست
تنها تو ای تعارفِ تعریفِ هرچه هست
بنشین مرا همیشه در اقصای باورت
در من ظهور توست که فریاد می‌زند
در من طلوع توست که می‌تابد عشق را
من با تو زنده‌ام
در من خطور کن
در من بمان بمان
در من تمام ریز که بسیار تشنه‌ام…
هلال فرشیدورد
۱۳۹۷/ کابل
