#شعر_من: (پنجگانی)
جامِ خودبینِ دلانگیزِ جنون
موجِ فریادِ فرایندِ سکون
اشکِ یخبستهی رخسار یتیم
ضجهی مادرِ افتاده به خون
نردبانِ غم و اندوه جهان شعر من است
روزن رو به افقهای امل
جلگهی سبزِ گوارای غزل
سورهی سرخِ بلندای غرور
خاکسارِ درِ درگاه ازل
نقشِ صد رنگ و کنارنگِ زمان شعر من است
از کجا تا به نیا تا به بیا
از چرا تا به فنا تا به خدا
آسمانی، خطِ پرواز مرا
بینشان کرده نشان در همهجا
هرکی در خویش نهان، برده گمان شعر من است
گفتگاهِ سفر و ساز و سرود
ایستگاه ادب و داد و درود
دستگاه عمل و گام و گهر
کارگاه دم و فرگشتِ وجود
داستانِ دم و دادار و دمان شعر من است
سلحشوران سرافراز زبان
چارهسازان همآوای بیان
مرزنشانسترین ملت شعر
رنگنشناسترینان جوان
از خط و خطکشیها سخت بهجان شعر من است
معبدِ مابعد و ماقبل سخن
راه پر راز رسیدن به شدن
رفتهبرگشته از آنسوی زمان
مردِ برخاسته از لای کفن
آستانِ سر و سامانِ روان شعر من است
زیستبومِ گلِ لبخند بشر
باشگاهِ سحر و عشق و هنر
یلِ گردنکشِ میدان نبرد
سرکش و روشن و آیندهنگر
سیستانزادهی روسرخ و عیان شعر من است
آب و آیینه و آیینِ نگاه
چلچراغِ بل صد شام سیاه
ماجرای شب و آشوب و شرنگ
گفتمانِ مه و خورشید و پگاه
دیدهاندازِ دل و دیده و جان شعر من است
شعر من، سرختر از خون خداست
شعر من، عزت و فریاد و حیاست
آخ! ای ملت مهجورِ جهان
شعر من، خاک قدمهای شماست
گرچه از خواب شما شعلهزبان شعر من است
بالِ جانباورِ سیمرغِ امین
مستیِ سرزده از پیکِ یقین
گیویِ در خونِ برادر به کمین
ای دَماندیشهپرستانِ زمین
بیگل روی شما زرد و خزان شعر من است
هلال فرشیدورد