آنچه میگویند این بیهودگان بیهوده نیست
ای سراپا جبر، ای هستی چه بهتان میزنی
دستِ پاک نیستی با خون ما آلوده نیست
مرگ از دوران رنجِ بیبسیطی زنده است
موج رسوایی زمین را آسمان شالوده نیست
سالها شد آخ! میشرمم که گویم هیچکس_
راه دشواری که طی کردیم ما، پیموده نیست
بگذر از پیوند همپیکی که در بیصورتی
پیک بیپیمان این ناپودگان پالوده نیست!
دل به دریایی رسیدنهای بیمرگی بزن
واکن از گرداب آغوشی که کس بگشوده نیست
با عمل پا در صف آزادگان باید گذاشت
مرگ سردادن دگر جانم، شعار توده نیست
هلال فرشیدورد
کابل/ ۹ دسمبر ۲۰۱۹