یک‌‌ عمر در کنار تو، دیوانه زیستم

یک‌‌ عمر در کنار تو، دیوانه زیستم
از زندگی به‌خواب‌ِ برآشفته خیستم

تا در دلت قرار دلم بارور شود
بسیار در کشاکش‌ عشقت گریستم

با آن‌همه گمان بدت، با کدام روی
چشم‌انتظار بر سر راه تو ایستم

ویران آن دوچشمِ گنه‌خیز می‌شوم
دیگر من آن هلال دل‌آسوده نیستم

تا قوتی به خاکِ دلِ دیگری شوم
پی‌ می‌بری، این منِ قشلاقی کیستم

هلال‌ فرشیدورد

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *