باز در چشمرس دیده ی پُر سوی منی
تا ابد گرچه عزیزی ولی از یاد مبر
چشم من باشی در سایه ی ابروی منی
در غمم رفته ای و در خوشی ام آمده ای
چه کنم؟ خوی تو این است ؛ پرستوی منی
چشمبادامی و شیرین و خوش و بانمکی
چینی و تاری و ایرانی و هندوی منی
گوش تا گوشه ی صحرا بخرام و نهراس
شیرها خاطرشان هست که آهوی منی
مهدی فرجی