ای سربلند بي بدن نيزه ها حسين

ای سربلند بي بدن نيزه ها حسين
ای از تعلقات دو عالم رها حسين

خون چكيده از رگه هاي خدای عشق
شاه شهيد وادی قالو بلی،حسين

دقت بكن كمي و ببين مي شناسي ام؟
آيا به جا مي آوري اصلا مرا حسين؟

من زينبم، عقيله ي آل علي كه غم
پشت مرا شكسته و كرده دو تا حسين

با خاطرات تلخ چهل منزل از سفر
برگشته ام ببينمت ای سر جدا حسين

از كوفه دل بريده ام از شام خسته ام
قامت خميده آمده ام كربلا حسين

از من مپرس بعد تو با ما چه كرده اند
وقتی شكسته حرمت آل عبا حسين

بي معجري اهل حرم،مجلس شراب…
پرتاب نان خشك و جسارت به ما حسين

از من سراغ دختر خود را فقط مگير
شرمنده ي تو ام شده ام رو سيا حسين

پیچیده در تمامی آفاق تا ابد
آوازه ی شهادت تو…مرحبا حسين

حجت قبول حضرت قرباني مني
عريان تن بدون كفن در صفا حسين

شایان مصلح

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *