در لبانت جانی صد پروانه گم
میروم تا از کنارت بار ها
میکنم در کوچه خود خانه گم
وقتی در چشم سیاهت میروم
میشوم در موی توچون شانه گم
میشوم گم آنچنان من از پی ات
چون پرنده پشت آب و دانه گم
وقتی لبخندت حکایت میکند
از دل شب میشود افسانه گم
جام چشمانت شرابم میدهد
در دو چشم تو صد میخانه گم
عاقله قریشی