با دلی پر از غصه
ذهن نارام
در نابآوری ها
گروهی پشت سفارتخانه ها
انبوه مردم در فرودگاه کابل
جمعی پشت دیوار فرودگاه
یکی با ویزا و پاسپورت در دست
دیگری با بل برق
این طرفتر جمعی نشسته اند روی خاک
با چشمان انتظار
نتیجه یک عمر را سپردند
به هیچ …
کمی دورتر پسر بچه کوچکی
با آرزوهای کوچک اش
نگران رفتن مردم و کمبود بوتل های دور افتاده آب
تاکسی رانی راضی از کار
میگوید: کار زیاد است
در میان این همه درد و هراس
هدف چیست؟
مقصد چیست؟
چه خواهد شد؟
کی ها درد مردم را دوا خواهند کرد
چه خواهد شد ؟
چه در انتظار مردم است
سوالات بی جواب
واقعت تلخ
عاقله قریشی