همنشین جوی قریه است
این تار های سفید موی ما
هزاران حکایت دارد
از قشنگی های وطن
که همیشه بهاران را در خود دارد
هر روز تکیه میزنم به درختی که
برگهایش سایه بان امن است
گندم را دسته دسته میبندم
تا گل دستان ات باشد
آفتاب از میان
برگهای سرخ و زرد چشمک میزند
و من هنوز ….
فال حافظ میگیرم
زیبایی را در منظره چشمانت
میان طبیعت وجودت
که تازه گی را هدیه داده می بینم
بازهم خاطرات زیبا ،دفترم را میبوسد
عاقله قریشی