یک‌سو غمِ نان و یک‌طرف ترس از جان

یک‌سو غمِ نان و یک‌طرف ترس از جان
از جانب هم هزار و یک دردِ نهان
خورشیدزمین مانده در تیره دلی
خلقی که فتاده اند از چشمِ جهان

این خاکِ خجسته؛ خانه‌ی اژدادی
پُر گشته ز فقر و فاقد از آزادی
کاری به نجات این وطن باید کرد
تلخ است تحملِ چنین بربادی

سخت است تداوم سیاهیِ وطن
پایایی درد بی‌پناهی وطن
راهی به روایتِ دگر باید جُست
رنج است تحمل تباهی وطن

صادق عصیان

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *