در تکهینخست به همراه خواهرش
در جاده ایستاده و جمعی جلوترش
در دومين سکانس دو پا روی یک سَکوست
هی میدهد شعار ز حقِ برابرش
از نَفسِ دادخواهی شان گفت و گُل نمود
پندار پرنیانی و پروانه گسترش
در تکهی سوم که برآشفتهتر شدهست
پا و سَرِ برهنه و افتاده چادرش
ملای امر و نهی رسیدهست مثل باد
گَرم است و گیرداده به موهای کافرش
در تکهی چهار که در چارراهی است
صف بسته اند ددمنشان در برابرش
در پنجمین سکانس برافروختهست سخت
از ظلمِ نا برادر و از جنگِ نابرابرش
در تکهی ششم که شدید است انفجار
افتاده اند معترضان، آه! باورش…
در بخش هفت؛ تکهی هفتم در این سکانس
دردآور است پیکرِ درخونشناورش
در بخش هشت، پردهی هشتمّ، فتاده است
با جسم پارهپاره، تنِ پرت و پرپرش…
***
این دَور دادخواهیِ پُرچالش زنان
دارد پیام حقطلبی در سراسرش
دشمن از ایستادهگیِِ ماندگار شان
بیچاره گشته، مات شده در برابرش
تحصیل، کار، زندهگی آزادیِ زنان
بود از شعار پایه و پُرمایهمحورش
فردای پرفروغ رهایی نهفته است
در متن کارزار زنان منورش
صادق عصیان