جنگجوی قهرمان! سربازِ نستوهِ وطن!
از تو میخوانم سرود و از تو میگویم سخن
ما به نیروی اهوراییِ تو بالیده ایم
سالهایی را که درگیر است با تو اهرمن
افتخارات تو را سنگر به سنگر دیده ایم
در تقابل با هیولاهای مست و در اَتَن
پای مردی و شجاعت را نمایش داده ای
در ستیزِ دستهجمعی، در نبردِ تن به تن
نقشها و نقشههای کینهتوزان را بسوز
طرحِ شومِ دشمنانِ خاک را برهم بزن
با تفنگت مصلحت کن، از خودت دستورگیر
خود سپهسالارِ ایامِ خطیری جانِ من!
در نگهبانی از این میهن درِ آشوب بند
در دفاع از این حوالی گور بدخواهان بکَن
صلح ما از جنگِ تو پیدا و پایا میشود
قصهی مفت است طرحِ صلحِ هر زاغ و زغن
صادق عصیان
از کتابِ “فراخوان”