خواستم از صاحب مطبخ حساب

خواستم از صاحب مطبخ حساب
بره کان کشت و سه پایه را برد
گفت بر رسم فداکان سود تست
حشو آن همسایه بی مایه برد
پیه و کرده حاجی سقا گرفت
شیردانرا گنده پیر دایه برد
گفتمش دلرا کجا بردی که نیست
گفت دلرا دختر همسایه برد
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *