از شکست رنگ وحشت ها به سر دارد بهار – مخمس میر هوتک خان پوپل زایی افغان بر غزل حضرت ابوالمعانی بیدل رح

از شکست رنگ وحشت ها به سر دارد بهار – مخمس میر هوتک خان پوپل زایی افغان بر غزل حضرت ابوالمعانی بیدل رح

از شکست رنگ وحشت ها به سر دارد بهار
وز هجوم لاله صد خون جگر دارد بهار
ز انتظار عمریست از خود کی دارد بهار
صد نگه حیرت ز شبنم هر سحر دارد بهار
جلوه ای حسن که یارب در نظر دارد بهار

چند چون موج غمش بیتاب می باید شدن
بی کتان و پرتو مهتاب می باید شدن
داغ همچون لاله در هر باب می باید شدن
شبنم مارا به حیرت آب می باید شدن
کز دل هر ذره طوفان دگر دارد بهار

صفحه زو آتش زدم از سیر من غافل مباش
لاله ها کرده است گل داغم ز تن غافل
از بساط آرایی دور کهن غافل مباش
از صلای برگ عیش این چمن غافل مباش
پاره های چیده بر خون جگر دارد بهار

گر اسیری بنگری در تاب و تب از عشق پرس
هر کسی گردد گرفتار تعب از عشق پرس
بیقراریی تن راحت طلب از عشق پرس
جنبش نبض دل ما را سبب از عشق پرس
از رگ بیتابی سنبل خبر دارد بهار

از مژه برهم نهادن ساز عبرت بیش نیست
جز ندامت یافتن سامان عشرت بیش نیست
یکنفس در گلشن آفاق راحت بیش نیست
سیر این گلشن غنیمت دان که فرصت بیش نیست
دو طلسم خندۀ گل بال و پر دارد بهار

از طلسم درد وداغ یاس افسردن بر آ
یک نفس از خود به عزم سیر این گلشن بر آ
گر هوس آزاده ای ای دل ز بند تن بر آ
ساعتی چون بوی گل از قید پیراهن بر آ
از تو چشم آشنایی اینقدر دارد بهار

قد او افغان ز باغم مایل بیداد خاست
نی بشد رنگی پرافشان نی غبار از باد خاست
نی ز دل آهی علم شدنی فغان از باد خاست
زین چمن بیدل نه سروی جست و نی شمشاد خاست
از خیار قامتش دودی بسر دارد بهار

نویسنده: میر هوتک خان پوپل زایی افغان
به کوشش: فهیم هنرور
عشق آباد، ترکمنستان
برای ویبسایت شعرستان

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *