الا ای ملت خوابیده و خاموش
سر از بالین خود بر دار
که امشب باز محشر شد
تنی در خون طپید و این زمین تر شد
الا ای ملت خوابیده و خاموش
جهالت بر ملا گردیده و
او لاد ادم پنبه در گوش است
مروت واژگون گشته ؛افق همرنگ خون گشته
زهی فر یاد خاموش است
الا ای ملت خوابیده
مگر نشنیده ای ؟
که امشب سر وران جهل نا دانی
چگونه آستین را غرقه در خون دگر کردند
چی گونه دامن از خون
جوانی دیگری بیهوده تر کردند
به ظاهر از خدا گفتند
و پیغمبر
ولی افسوس و صد افسوس
که ننگین جامه ابلیس ببر کردن
مژگان ساغر شفا