شب آدینه

شب آدینه
این شعر نیست، این غم دیرینه مـــن است
انبارآتشی ست کـــه درسینـــــه ی منســـت
این خنده نیست اینکه مرا بر لب است باز
ایـــن زهرخند صدغـــم دیرینه مــن است
این اشک نیست اینکه به ناگـــاه میــــرود
مرجان ولولوء صدف سینه ای من اســت
این دوست نیست اینکه مرا طعنه می زند
این دوست نیست دشمن دیرینه مــن است
این عشق نیست اینکه مرا درسر است باز
تصویری از حکایت پیشینه ای من است
این هجر نیست اینکه مرا در کمین بـــود
فرمان سنگ بـــــر دل آیینـــــه منســــت
این دست نیست اینکه مرا همرهی کنــــد
صورتگـــرجوانـــــی پارینـــه ای منست
کوته سخن که اینهمه ابیــــات مختصــــر
تنها به یمن عشق تو گنجینه مــــــن است
ساغر نکرده شکــــوه زاحــــداث روزگار
روزم سیاه واین شب آدینــــــه ای منست

مژگان ساغر شفا

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *