ای مرد بیسپاه، به دادم نمیرسی؟
تسبیحهای من سبب دوریام شدند
«هَیَعَلَیالفَلاَح» به دادم نمیرسی؟
گیرم که رستگار شدم نامهام سفید
قلبم ولی سیاه، به دادم نمیرسی؟
من شهد اشهدم، به لب کفر مطلقم
با تلخ «لااله» به دادم نمیرسی؟
در این بهشت غمزده خالیست جای تو
ای لذت گناه! به دادم نمیرسی؟
تمنا توانگر