انگار پر شده است دلم از هوای تو
معنای زندهگی من انگار مردن است
تنها به خاطر تو و تنها برای تو
صدسال میشود که تو رفتی؛ ولی هنوز
این دیده خانه ساخته در جای پای تو
ای کاش میشد آنکه برای تو میشدم
پروانهیی میان دو دستِ دعای تو
یکشب میان کوچهی تنهای زندهگی
من شعر میشوم به غم و گریههای تو
تمنا توانگر