چنان جیغی که صدایی ندارد؛

چنان جیغی که صدایی ندارد؛
چون هفت‌تیرِ صدا خفه‌کن؛
چون دهانی که در زیر بالشت، خفقان گرفته است؛
چون مردی که در مرداب می‌افتد؛
چون صورتی بر مشاطه‌ی تیزاب؛
چون لب‌خوانی لال‌ها؛
چون سکوت کرها.
عشق من!
عشق من!
تقلای پر تمنای من؛
برای تو خاموش است؛
برای تو بیهوده است!
تمنا توانگر
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *