معشوقه‌ی دیرینه‌ات را باز می‌بینم

معشوقه‌ی دیرینه‌ات را باز می‌بینم
مانند آن معشوقه‌ات بسیار غمگینم
از جا بلندم می‌کنی خم می‌شود دستت
از بس که از بار حسودی‌هام سنگینم
تو عاشقش هستی، همیشه عاشقش هستی!
هر چند او بی‌رنگ و من بسیار رنگینم
او خاطرات مرده‌‌ی بی‌رنگ را ماند
من بس‌که پر رنگم برای عشق ننگینم
وقتی که عکس‌ش را ببینی ساده می‌‌افتی
مانند گلدان‌های پشت نبض کلکینم
مرد اولین عشق خودش را کی برد از یاد؟
مانند روز اول عشق تو غمگینم
من مثل سیگاری برای ترک تریاکم
من با یقین خود به احساس تو بدبینم
یک روز ترکت می‌کنم تلخ است می‌دانم
زهری شود در کام تو رؤیای شیرینم

تمنا توانگر

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *