گردنت شیشه و این شیشه پر از كنیاك است
گونههایت گُل نارنج و در آغوشت انار
زنخت باشد اگر سیب، كجایت ناك است؟
كیمیایی كه ترا ساخته چیز دگر است
كس تصور نتواند كه تنت از خاك است
ابر آرام نگیرد…دل دریا بكفد
در تو زشتی چه كه زیبایی وحشت ناك است
خودكشی كن كه شود نام جهان: تاكستان
هر رگت منبع تغذیهی صدها تاك است
پنج انگشتت اگر شانه شود، موهایم
از غم برف دوصد سال دگر بیباك است
من اگر چه كه گنهكارم، باور دارم
جا بگیری به دلِ هر كه… دل او پاك است
سهراب سیرت