وقتی میخندی جهانم تار و ویران می‌شود

وقتی میخندی جهانم تار و ویران می‌شود
قلب من آشفته و دنیا پریشان می‌شود

وقتی موهای خودت را باز میداری به خلق
مرگ و میر این جماعت هم فراوان می‌شود

وقتی از کشف و شهود خود تو می آری مثال
پیر دانا پیش تو رسوا و حیران می‌شود

وقتی من از زلف و چشمان تو می‌گویم چرا
جزوه های کوچکم تبدیل به دیوان می‌شود

وقتی می آیی به جمع و میزنی طبل خوشی
آسمان و ماه و خورشید هم درخشان می‌شود

طلحه مهاجر

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *