هریوا غرق خون است و هریوا چشم تر دارد

هریوا غرق خون است و هریوا چشم تر دارد
هریوا می‌تپد در خود ، کسی آیا خبر دارد

هریوا جان ما ویرانه، بی کس گشته ای مردم
کسی بر مُلک جامی ، خواجه عبدالله نظر دارد

بیا دستی به دست هم دهیم ای هموطن جانم
مگو رفتن ، کمک کردن به مردم ها خطر دارد

هریوا جان ما تاج خراسان است و قلب ما
اگر سر می‌رود جایش هزاران خوب سر دارد

توان ات را اگر خرچِ همین مردم کنی قطعا
برایت زندگی معنی دیگر می‌دهد والا ثمر دارد

طلحه مهاجر

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *