بی تو باغ زندگی پژمرده است ، سیراب نیست
بی تو روحم در عذاب و جسم من آشفته است
میروی بی من بگو قلب تو هم بی تاب نیست ؟
من که حیران گشته ام آخر نمیدانم چرا
روح تو مانند روح من به پیچ و تاب نیست
باور اینکه تو رفتی از برم دشوار بود
آنچه من دیدم حقیقت بود و یعنی خواب نیست؟
دیگران گفتند و رفتند از بر ما بی دلیل
در کنارم باش ، بی تو نور در مهتاب نیست
طلحه مهاجر