روی سطح آب تصویر پُر از بار تو بود
ای مسلمان گر نمیدانی بدان این نکته را
قبل من دنیا بیایم دل گرفتار تو بود
شکوه هایت بی قواعد بود میدانم عزیز
شکوه کردن حاصل آن ذهن بیمار تو بود
از میان خانه رفتی لیک چاپ دست من
سالها بر روی آن حصار و دیوار تو بود
فرق من با دیگر از عشاق فرق عهد هاست
رفتی و چشمان من یک عمر بیدار تو بود
طلحه مهاجر