تو بیا عاشق من باش و عذابش با من

تو بیا عاشق من باش و عذابش با من
تو بیا ساغر من باش و شرابش با من

تو بیا شرم مکن، نغمه شادی سر کن
پیرهن چاکی و آن چنگ و ربابش با من

تو ازین مُلک مرو ، قصر چو بلقیس تراست
عیش و نوشش با تو ، کُنج خرابش با من

تو اگر شاد نیی شهر به هم می‌ریزم
تو فقط امر بکن، کذب و صوابش با من

تو نترس اینکه بیایی و چو من خار شوی
تو بیا سوی من و لطف و عتابش با من

طلحه مهاجر

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *