دل بی قرارم از کس به خدا خطر ندارد
تو بهانه گر نمایی دل من کباب گردد
کار و بار عاشقی ها اگر و مگر ندارد
تو عزیز و نازنینی شده هم اگر به لطف ات
نظری به سوی ما کن به خدا ضرر ندارد
چه کنم که این دلِ من شده زار و هم کبابت
جلوه ای به سان رویت شرر و قمر ندارد
تو بیا سخن به من زن و کمی دلم دگر کن
به دلم دیگر سخن ها چه کنم اثر ندارد
طلحه مهاجر