امی شعر چطور است

امی شعر چطور است

آنچه گفتم من که هستم ، آنچه گفتی نیستی
من که عاشق پیشه ام ، آخر بگو تو چیستی

از بر من رفتی و گفتی که میرم دور دور
رفتی و آخر تو هم با آن رقیبم زیستی

من که گفتم عاشقم ، میخواهی ام نزد خودت
بی سبب آهی کشیدی، بی سبب بگریستی

گه تو میخندی و گه میگریی مثل ابر تار
من که حیران گشته ام آخر تو دیگر کیستی

تا بگفتم این و آن رویت بگرداندی ز من
من غلط کردم ، چه گویم خوب و هم عالیستی

طلحه مهاجر

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *