برگ زرد

برگ زرد
درد بودن چگونه دردی هست؟
تلخی منحصر به فردی هست

خاطر از چیست قابِ بی‌تصویر؟
روی آیینه خاک و گردی هست

هر که را لایق جمال خودش
سوی آیینه روی‌کردی هست

سایه‌ها می‌روند و می‌آیند
در خیابان هوای سردی هست

لاجرم در چنین جهنم سرد
زنده‌گی طفل کوچه‌گردی هست

کودکی با جبین چین‌خورده
یا در آیینه پیرمردی هست؟

سوی خود هر چه باز می‌گردم
باز آواز «بازگرد»ی هست

لابلای کتاب «مسخ» هنوز
یادگار تو برگ زردی هست

اسدالله عفیف باختری

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *