شاید که جان به مقدم باد بهار داد
بلبل به شاخ سرو در آوازِ دلفریب
بر دل نوید سرو قد گلعذار داد
ساقی به جام باده، در آن عشوه و دلال
آرامشی به جان من بیقرار داد
در بوستان عشق، نشاید غمین نشست
باید که جان به دست بتی میگسار داد
شیرین زبان من، گل بیخار بوستان
جامی ز غم به خسرو، فرهاد وار داد
تا روی دوست دید، دل جانگداز من
یک جان نداد در ره او، صد هزار داد
امام خمینی