بلای هجران

هیچ دانی که ز هجران تو حالم چون شد؟
جگرم، خون و دلم، خون و سرشکم، خون شد
لب شیرین تو ای می‏زده، فرهادم کرد
جانم از هر دو جهان، رسته شد و مجنون شد
تار و پودم به هوا رفت و توانم بگسست
تا به تار سر زلف تو، دلم مفتون شد
امام خمینی
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *