تویی ، که هست بتو بیضهٔ هدی محروس
رفیع قدر ترا آفتاب برده سبق
عریض جاه تو بر روزگار کرده فسوس
بیک نظر تو ببینی هزار علم دقیق
بیک صفت تو ببخشی هزار گنج عروس
مکارم تو کند مرده را همی زنده
مکارم تو به آمد ز طب جالینوس
گر نه وحی درین عهد منقطع بودی
ز کردگار بدست تو آمدی ناموس
رشیدالدین وطواط