در حق ضیاء الدین عراق وزیر

ایا خوب سیرت وزیری ، که ملک
ندیدست مانندهٔ تو وزیر

عراقی بنام و بود با سخات
خراج عراق و خراسان حقیر

مطیع مثالت وضیع و شریف
غلام جنابت صغیر و کبیر

بدست هوای تو دلها رهین
بدام وفای تو جانه اسیر

طویلیست دست تو در مکرمت
که باد از دست تو حوادث قصیر

بانعام و اکرام ذکر ترا
چو شمسست در گرد عالم مسیر

همه خیر ورزی چو دانستی
که عالم خبیرست و ناقد بصیر

بمن روضه ای آمد از خدمتت
کزان روضهٔ عیش من شد نضیر

کنون بر کشیدم بمدح و ثنات
در آن روضه مانند مرغان صغیر

غدیری همی بایدت از می مرا
برنگ عقیق و ببوی عبیر

که تا اندرین فرخ اوقات عید
همم روضه باشد ، ز تو ، هم غدیر

علا تو بود مر زمین را قرار
یتو باد چشم وزارت قریر

نکوه خواه از لطف تو در بهشت
بد اندیش از عنف تو در سعیر

رشیدالدین وطواط

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *