در حق مجدالدین

اجل مجد دین ، در بلا و عنا
ز ناله چو نالم ، ز مویه چو موی

تو دانی که : در حسن رأی ملک
چه آید ز احداث ما را بروی ؟

اگر هیچ دانی ، شود ممکنت ؟
فراغ دل من بنوعی بجودی

بآب شفاعت ، که مقبول باد
ز رخسار من گرد محنت بشوی

نکو گفتن آیین پیران بود
تویی پیر دولت ، نکویی بگوی

رشیدالدین وطواط

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *