در حق مجد الدین صاحب وزیر

صاحب ، ای فاضلی ، که از دانش
بندهٔ تست صاحب عباد

همت تست پیشوای علوم
فکرت تست مقتدای رشاد

همه محض محامدی و شرف
همه عین مکارمی و سداد

گشته طبع ترا هنر مامور
شده جان ترا خرد منقاد

ای گرفته عیار فضل بدان
طبع نقاد و خاطر وقاد

داند ایزد که : رفت بی تو مرا
هم ز دل صبر و هم ز دیده رقاد

باد حاصل ز من مراد اجل
گر مرا جز لقای تست مراد

تا عروضی ز حاف و خرم همی
اندر اسباب آرد و اوتاد

باد کون تو از فساد آمن
اندرین شاهراه کون و فساد

رشیدالدین وطواط

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *