لاله در موسم بهار بود

لاله در موسم بهار بود
عیش با روی ګلعزار
با رخ و زلف او سرو
در شب و روز روزګار بود
آهوی چشم تو چه;
که در آن شیر نر شکار بود
رخ تو همچو نو شګفته ګلیست
عندلیبان او هزار بود
قد تو در میان دیده ما
همچنان سرو جویبار بود
وقت آن خوش که بعد هجرانت
یا ر همچون تو در کنار بود
قصه درد ما چه میپرسی
حالم از چهره آشکار بود
همچو خوشحال عاشق رخ تو
نیست ممکن که در دیار بود

خوشحال خان خټک

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *