خلص سوانح ملک الشعراء قاری عبدالله
وطــن ای نکــو نامــت افغانســتان
هـوايت خوش و منظـرت دلســتان
روان بخــش دلهاست بوم و بــرت
ســـر الفـــت مــا و خـــاک درت
قاري عبدالله درسال 1288 قمري برابر با 1247 خورشيدي در شهر کابل چشم به جهان کشود. پدرش حافظ قطب الدين و پدربزرگش حافظ محمدغوث از دانشمندان روزگار خود بودند . قاري عبدالله علوم روز را از پدر و استادان ديگر از جمله حافظ جي صاحب وردك كه نحوي بزرگ كشور بود، آموخت، حافظ قرآن گرديد، ادبيات عرب فراگرفت، فقه منطق كلام وحكمت قديم را از خود كرد و استاد خط نسعيلق شد.
قاري عبدالله خان در 20 ساله گي شخصیت علمی و فرهنگی صاحبت شهرت شد، مشاور و امام شهزاده حبيب الله وليعهد امير عبد الرحمن خان گردید.
وقتي حبيب الله، امير شد، قاري را مربي علمي و ادبي شهزاده امان الله ساخت. در عهد نادرخان هم با آن که متقاعد شده بود ، تدريس و آموزش ظاهرخان را كه هنوز ولیعهد بود به دوش گرفت.
قاري سال 1280 با معين السلطنه فرزند امير حبيب الله به هندوستان سفرنمود در 1298 شمسي وقتي اميرحبيب الله شهيد شد، باز هم قاري با معين السلطنه در باسول هندوستان بود. چند ماه زمستان را آنجا توقف داشت، كه خوب ترين اشعار عاشقانه اش را در آنجا سروده است . وی در سال1310 شمسي با وزير دربار به سفر حج رفت.سفرنامه حج را با تاريخ و جغرافيايي عربستان و تاريخ بناي كعبه به خط خود نوشت كه به قول گويا اعتمادي نزد ايشان موجود است.
وظايف دولتي: قاري از نخستين آموزگاران مكاتب جديد در افغانستان است. وی با تاسیس مكتب حبيبيه در كنار استادان هندی به وظيفه معلمي گماشته شد، از آن روزگار تا عهد نادرخان بيش از 40 سال وظيفه معلمي را در مكتب حبيبه، مكتب حربيه سراجيه و مدارس عالي ديگر ادامه داد . در خلال همين دوره، مدتي در دارالتاليف وزارت معارف مصروف تاليف و تصحيح كتب براي معارف شد. درعهد نادر شاه عضو انجمن ادبي كابل گرديد. در سال 1317 شمسي به پاس خدمات 40 ساله اش درمعارف، نشان درجه دوم معارف را دريافت كرد. در سه سال اخير عمر علاوه برعضويت انجمن و كار هاي دايره المعارف، مشاور شرعي وعلمي رياست مستقل مطبوعات نيز بود .
قاري عبد الله خان نخستين قصيده خود را درسال 1309 قمري= 1269 شمسي سرود. قصيده مشهور ديگري را درسال 1314 =1276 شمسي زماني كه امير عبدالرحمن لقب ضيا الملت والدين را دريافت، سرود.
در سال 1312 شمسي سروده قاري جايزه اول ادبی را همراه بالقب ملك الشعرا برايش ارمغان آورد.
ملکالشعرا قاری عبدالله خان، به دلیل تعلق خاطر فراوانی که به سبک هندی داشت خود به شیوه ی شبیه به شیوه شاعران هند –به ويژه بـــيدل- شعر میسرود اما روش وی در شـــاعری به تمام و کمال مبتنی بر سبک هندی نبود و در واقع میتوان سبک او را در میانهی هندی و عراقی یا همان ســـبک دوره بازگشت دانســـت.
شايد به دليل همين شفته گی قاری به بيدل و يا از آنجا که، بیدلگرایی در بین شاعران افغانستان عموما رواج داشته است و دیوان بیدل در بسیاری از مکاتب سنتی درس داده میشده و در خانهها به عنوان کتابی قدسی حضور داشته است، در زمان امیرجبیبالله خان چاپ دیوان بیدل برای اولینبار به همت ملکالشعرا قاری عبدالله و جمعی از فضلای مهاجر بخارا، شروع شد و تا حرف دال نیز ادامه یافت.
این شاعر بزرگ در کنار شاعری، حافظ قرآن بود و خط نستعلیق را نیز به زیبایی مینوشت. استاد حيدري وجودي عقيده دارد كه قاري عبدالله درطريقه نقشبنديه خليفه بود. استاد صلاح الدين سلجوقي مي گويد: قاري به عرفان توجه كرد وفصوص الحكم شيخ محي الدين ابن عربي را ترجمه نمود.
قاری عبدالله کتب متعددی را برای معارف تایف نموده است و نیز از وی آثار ادبی و فرهنگی دیگر به میراث مانده است:
ديوان اشعار كه عبارت است از سفينه غزل که در ۱۳۰۲ درلاهور چاپ شد
فارسي براي صنف سوم ابتداييه ۱۳۰۲
فارسي براي صنف چهارم ابتداييه ۱۳۰۲
منتخبات ادبيه براي صنف اول رشديه ۱۳۰۳
يك قسمت مصاحبه اخلاقي براي رشديه دوم ۱۳۰۳
كليد صرف عربي براي صنف رشديه اول ۱۳۰۵
كتب املاو اصول تنقيط براي ابتداييه چهارم ۱۳۰۵
كتاب انشا براي ابتداييه چهارم سال ۱۳۰۵
صرف و نحو براي رشديه دوم ۱۳۰۵
صرف ونحو براي رشديه اول ۱۳۰۵
دويان اشعار به قلم خودش دردوجلد دركتابخانه معارف موجود است.
صرف و نحو براي استفاده عموم ۱۳۰۵
قرائت فارسي براي ابتداييه پنجم ۱۳۰۶
قرائت فارسي براي رشديه اول ۱۳۰۷
ادبيات براي صنف سوم رشديه ۱۳۰۷
تاريخ ادبيات عرب براي اعداديه اول ودوم ۱۳۰۷
يك قسمت قواعد ادبيه براي رشديه سوم ۱۳۰۹
المنهج الجديد براي استفاده معلمين ۱۳۱۰
تاريخ ادبيات براي اعداديه دوم وسوم ۱۳۱۹
كتاب قرائت درسي ازصنف اول تاپنجم براي نسوان
تذكره شعراي معاصر نسخه قلمي
روات وفقه هاي افغانستان نشردور دوم ،سوم ، چهارم مجله كابل
سيرت نبوي دوره ششم وهفتم مجله كابل
ترجمه مغازي امام واقدي نسخه قلمي كه به كتابخانه رياست مستقل مطبوعات اهداكرد.
ترجمه منطق امام غزالي كه در۱۳۲۱ جايزه مطبوعاتي راگرفت
تاليف وتدوين يك قسمت اعلي براي دايره المعارف
مفتاح الصرف براي شاگردان مكتب حبيبيه سراجيه طبع ۱۳۳۳
مفتاح النحو ۱۳۳۳
سراج الصرف ترجمه ازكتاب اردوي حافظ عبدالرحمن پاكستاني ۱۳۳۰(نسخه قلمي)
مجموعه خطبه ها، نسخه قلمي كه درروزهاي عيد وجمعه دروقت نماز خوانده مي شد،
منتخب غزليات براي ظاهرشاه . نسخه قلمي
متخب غزليات وبرخي قطعات براي ايدن وزيرخارجه انگليس ( نسخه قلمي)
منتخب غزليات براي سردارنعيم خان
ترجمه سخندان فارس ازمولانا محمد حسين آزاد
ترجمه اشهر مشاهير ادباي شرق(قلمي)
محاكمه بين خان آرزو وقول فيصل صهابي(قلمي)
محاكمه بين گويا وعالمشاهي(قلمي)
تاريخ وجغرافياي افغانستان( قلمي)
ترجمه رساله الفيه شيخ محمود حسن ۱۳۳۴
تصبيح وتنقيح دواوين شعرا ونسخه هاي خطي كه به گونه قلمي وجود دارد. قصايذ، غزليات ، ترجيعات، مسدسات، قطعات ورباعيات ومكتوبات قاري به خط زيبا جداجدا تدوين شده كه بايد چاپ گردد. مقالات ومنظومات وي در مجموعه ۱۳سالهكابل وآئينه عرفان وساير مجلات مندرج است. درفهرست مقالات خودكه درسال ۱32۱ به شعبه نشرات سپرده به خط خودنوشته است.
«آثار قلمي اين عاجز بايد از۲۰۰ مقاله تجاوز كند هرگاه مفازي واقدي حساب شود ازهزارهم بيشترميشود واكثر اين آثار دراوقات غيررسمي به كتابت رسيده. مسوده هاي اين عاجز احتياج به كاتب ندارد كه پاك نويسي كند بلكه كاتب نمي تواند كه چنين بنويسد.