كز خود شدم ز نشئهی ذوق پيام او
حرفم هنوز بوسه به پيغام مانده است
با لعل نكتهپرور شيرينكلام او
از نرگس تو، سرمه، سيه مست ناز شد
يا رب چه نشئهخيز فسون است جام او
دلگير از كدورت زلف تو چون شدم
دارد صفای صبح بنا گوش، شام او
ملک الشعراء قاری عبدالله