ای ز آثار گرد موکب تو

ای ز آثار گرد موکب تو
غصه ها خورده مشک تاتاری
رام کردی سپهر سرکش را
تا چنان شد که از نگونسازی
می بلنگد ز بار من بنگر
که چه کاری بود بدین زاری
من و فتراک دولتت زین پس
تا مرا با سپهر نگذاری
ورنه آخر هم او برون نبرد
پس ازین لنگیی به رهواری
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *