شه پاک دل ظل السلطان راد
خداوند اورنگ و فرهنگ و داد
بپاسخ چنین گفت جوشنده را
همان ابر و باد خروشنده را
که هیهات در عهد ما ظلم چیست
که با عدل ما آورد تاب زیست
شگفتا که عقرب بسوراخ خویش
بدزدد ز بیم من امروز نیش
کجا شد ستم پیشه تندخوی
مترس ای ستم دیده بر من بگوی
که گر شیر شد پای پیلیش کنم
وگر کوه شد رود نیلش کنم
پاسخ دادن ظل السلطان حسنخان را
اطلاعیه برای شاعران و نویسندگان
پایگاه اینترنتی شعرستان از همکاری همه شاعران و نویسندگان آماتور و حرفه ای از سراسر جهان استقبال میکند و مشارکت فعال آنها را خیر مقدم میگوید. شما میتوانید اشعار، مطالب معلوماتی و مقالات خویش را از طریق ایمیل و یا فرم تماس ارسال نماید. مطالب ارسالی در اولین فرصت مناسب منتشر خواهند شد